نوای آشنا

اشعار ماشالله شهسواری#آریا

نوای آشنا

اشعار ماشالله شهسواری#آریا

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قیامت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خواب

نیمه شب درخواب دیدم که قیامت شده بود

حال هر قوم جداگانه وخامت شده بود


جمع هر قوم درون چاله ای گود و وسیع

سر هر چاله نگهبان به حراست شده بود


نظرم تیز شد و گشت به دنبال خودم

دیدمش چاله ما حذف حراست شده بود


کردم از شیخ سوالی که چرا چاله ما

بی نگهبان ضمخت و بی ریاست شده بود؟


گفت ای مرد چنان ما همه خود مشغولیم

که ندانیم در این چاله سیاست شده بود


گفتم او را آریا گر عزم بالا کرد؟ گفت

پای او بینی که در دست جماعت شده بود


جمله بهتر از نگهبان خود بزیرش افکنیم

زان سبب حذف نگهبانان رعایت شده بود

شهسواری#آریا

https://t.me/joinchat/AAAAAEIwWQnAdNUJONLbWg

  • ماشالله شهسواری